افزایش ۱.۳ درجه‌ای میانگین دمای هوای ایران در تیرماه تعطیلی و کاهش ساعت کاری ادارات و بانک‌های قم از دوم مرداد ۱۴۰۳ + جزئیات دستمزد عجیب سوادآموزی هر بیسواد در کشور خراسان‌رضوی پیشگام در واکسیناسیون دام نمرات امتحان نهایی چه زمانی اعلام می‌شود؟ بی‌اختیاری ادرار، یکی از علائم اصلی اختلال در کف لگن است بهره‌مندی ۵ هزار دانش‌آموز مشهدی از خدمات بهزیستی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳) | تداوم وزش باد در استان تا پایان هفته برای اولین بار در خراسان‌رضوی؛ افتتاح مرکز نگهداری شبانه‌روزی موقت اوتیسم تجویز آنتی‌بیوتیک در ایران ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی قاچاق معکوس دخانیات به دلیل قیمت پایین در ایران توصیه‌هایی در خصوص خشکی چشم | زائران اربعین مبتلا به خشکی چشم، اشک مصنوعی همراه داشته باشند کشف و ضبط ۱۳۰ قبضه سلاح جنگی غیر مجاز در شادگان خوزستان تغذیه و تحرک کافی از عوامل اثر گذار در حفظ سلامت استخوان و مفاصل است علت تأخیر در واریز حقوق تیرماه ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | تعطیلات رسمی بهانه تأخیر در واریز حقوق و مستمری نشود! چرا مدیریت مصرف آب در تابستان امسال ضرورت دارد؟ | مراقب گرمای غیر طبیعی تابستان امسال باشید ابلاغ بیش از ۶۱ هزار میلیارد ریال از اعتبارات سرمایه‌ای خراسان رضوی ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال‌قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (یکم مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

قتل وسط مراسم آشتی‌کنان | جنایت در مغازه‌ای که سال پیش هم در آن یک نفر کشته شده بود

  • کد خبر: ۱۷۸۱۸۲
  • ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۲
قتل وسط مراسم آشتی‌کنان | جنایت در مغازه‌ای که سال پیش هم در آن یک نفر کشته شده بود
صحنه قتل یک جوان در مغازه‌ای بازسازی شد که پارسال نیز صحنه قتل دیگری بود.

به گزارش شهرآرانیوز، سی‌وچهار روز قبل مردی جوان در این مغازه کشته شده بود. کاربری مغازه عطاری بود و تلاش متصدی برای مخفی‌کردن کاربری سابق مغازه بی‌نتیجه مانده بود، چون روی کرکره‌برقی با شبرنگ قرمز بزرگی نوشته شده بود «میوه‌سرای حاج ابراهیم». ماجرای میوه‌فروشی از آنجا اهمیت داشت که پارسال متصدی این میوه‌فروشی در همین محل در یک نزاع کشته شده بود و حالا عطار هم به سرنوشت او دچار شده بود و با یک ضربه کاری چاقوی ضامن‌دار به قلبش، کشته شده بود.

عباس متهم به قتل سجاد شده بود. همه محل می‌دانستند که آن‌ها یک هفته قبل از جنایت با یکدیگر درگیر شده‌اند و سجاد با شمشیر دست عباس را شکسته است. متهم به قتل نیز پس از انتقال به بیمارستان و گچ‌گرفتن دست از مغازه دیواربه‌دیوار خانه‌شان شکایت کرده بود. همه‌چیز طبق روال خود پیش می‌رفت تا اینکه شامگاه چهارشنبه، چهاردهم تیرماه، عباس و دو رفیقش به مغازه عطاری رفتند و هنوز لحظاتی بیشتر نگذشته بود که صدای فریاد سجاد (عطار) بلند شد و او روی دست همان افراد به کنار خیابان منتقل شد، درحالی‌که خونش روی زمین می‌ریخت.

با وجود انتقال مصدوم به بیمارستان، جانش را از دست داد و در ادامه با دستور مقام قضایی، عباس به‌عنوان متهم اصلی پرونده به همراه دو رفیقش که هنگام جنایت با او بودند، دستگیر شدند.

اعتراف صریح به قتل
با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی، تحقیقات تخصصی از متهم، در پلیس آگاهی خراسان‌رضوی آغاز شد. وجود دوربین مداربسته که لحظه درگیری را ثبت کرده بود و شاهدانی که صحنه را از نزدیک دیده بودند، موجب شد تا عباس اتهامش را بپذیرد، هر چند مدعی بود، برای آشتی پا پیش گذاشته بود که دوباره با هم درگیر شدند.

می‌خواستم کمکش کنم
دیروز پس از حدود پنج هفته، عباس و دو همدستش با دستور مقام قضایی به محل جرم بازگردانده شدند تا در میان حلقه شهروندان خشمگین که پلیس اجازه نمایان‌کردن خشم را به آن‌ها نمی‌داد، آنچه در شب جنایت اتفاق افتاده بود، بازسازی کنند.

متهم در برابر دوربین قوه‌قضائیه، ابتدا ماجرای یک هفته پیش از جنایت را روایت کرد. همان شبی که او متوجه شده بود، سجاد سرش گرم شده و با شمشیر به خانه یکی از همسایه‌ها هجوم برده و در حال شکستن شیشه‌های آن بوده است. بنا به گفته متهم، او از سر دلسوزی و برای کمک به سمت سجاد رفته و از او می‌خواهد که این‌کار را نکند، اما این فرد که حال خوشی نداشته با شمشیر به سمتش هجوم برده است.

عباس می‌گوید: سجاد می‌خواست با شمشیر گردنم را بزند که دستم را بالا آوردم و ضربه به دستم خورد. من از سر خیرخواهی جلو رفته بودم، چون ما در همین محله با هم بزرگ شده بودیم، ولی او به من حمله کرد. بعد هم من را به بیمارستان بردند که دستم را گچ گرفتند. پس از ترخیص از او شکایت کردم.

می‌خواستم آشتی کنم
متهم به قتل درباره شبی که جنایت رخ داده بود نیز توضیح داد که دو رفیقش (مسعود و علی) از او خواسته‌اند تا سجاد را ببخشد و شکایتش را پس بگیرد، هر چه نباشد با هم همسایه‌اند. در پی این نصیحت، او با دوستانش راهی عطاری کنار خانه‌شان می‌شوند تا با سجاد صحبت کنند.

ساعت حدود هشت شب بوده که آن‌ها وارد مغازه شده بوند، این موضوع در دوربین‌ها نیز ثبت شده بود.

عباس درباره آنچه میان آن‌ها گذشته بود، بیان می‌کند: وارد که شدیم، او فکر کرد برای دعوا آمده‌ایم و از پشت پیشخوان بیرون آمد و جلویم ایستاد. من گفتم دستم را شکستی عیبی ندارد، عذرخواهی کن. من هیچ کار دیگری نکردم، اما او دستش را پشتش برد و خواست حمله کند که من چاقوی ضامن‌داری را که همیشه و همه‌جا همراهم هست، بیرون کشیدم و قبل از اینکه او بتواند کاری کند، ضربه‌ای حواله بازویش کردم. اما سجاد خودش را عقب کشید که چاقو به سینه‌اش خورد.

او در پاسخ به سؤال بازپرس ویژه قتل که اگر قصد کشتن نداشتی و اشتباهی زدی به قلبش، چرا کمکش نکردی؟ مگر او چاقو دستش بود؟ می‌گوید: دستش را عقب برد تا چاقو بیرون بکشد که زدمش. من حالت طبیعی نداشتم (تست الکل متهم هنگام دستگیری در همان شب منفی بوده است.) و مسعود و علی می‌خواستند او را بیرون ببرند که جلو مغازه، او را به دست من دادند، اما دستم درد می‌کرد و نتوانستم نگهش دارم و همین شد که روی زمین افتاد. من هم فرار کردم و چاقو را توی جوی آب انداختم.

ما کاری نکردیم

مسعود که قاتل را همراهی می‌کرده نیز با تأیید تمام اظهارات متهم در پاسخ به ادعای شاهدان که او دست‌های مقتول را گرفته تا عباس چاقو بزند، رد کرد و اعلام کرد که فقط آنجا بودم که چاقو زد.

علی دیگر متهم پرونده نیز با تأیید صحبت دوستانش اعلام کرد که تنها برای آشتی آمده‌اند و پس از اینکه عباس چاقو کشیده و سجاد را زده است، پرسیده چرا زدی؟ ما برای آشتی آمده بودیم. مصدوم را به خیابان بردم و تا رسیدن اورژانس همان‌جا ماندم.

متهم به قتل در پاسخ به اینکه اهالی محله می‌گویند که با متهم اختلاف داشته‌ای، اعتراف تلخی کرد و گفت: با مقتول مشکل خاصی نداشتیم، اما با همان فردی که بیرون فحاشی می‌کند (یکی از همسایه‌ها) چند وقت پیش سرگرفتن خمیر نان از نانوایی محل، اختلاف پیدا کردیم. چون به لحاظ اقتصادی وضعشان خوب است و ما وضع خوبی نداشتیم، همیشه به خودشان اجازه می‌دادند به ما زور بگویند.

در پایان نیز پس از ثبت اظهارات متهمان، آن‌ها درحالی‌که صد‌ها چشم در تعقیبشان بود، به خودرو ویژه حمل محکومان منتقل شده و راهی زندان مشهد شدند تا رسیدگی به پرونده ادامه یابد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->